نگاهی به عوارض پوشش برخی از بازیگران سینما
مظلومیت حجاب در پشت صحنه
عباس خسروانی - رسالت
Abbas.khosravani@yahoo.com
یکی از مسائلی که امروز جامعه ما در مسیر ترویج فرهنگ عفاف و حجاب با آن مواجه است دوگانگی در رفتار و اعمال برخی الگوهای فرهنگی بخصوص بازیگران زن تلویزیون و سینما است.رسانه تلویزیون و سینما ازدو بعد به فرهنگ حجاب و عفاف ضربه زده و میزند.بعد اول بد جلوه دادن زن محجبه در فیلم ها است.برخی برنامه های تلویزیونی و سینمایی،زن چادری را در قالب شخصیت های ناپسند جامعه جلوه می دهند و این موضوع باعث شکل گیری تصویری زشت و ناپسند در ذهن مخاطب شده است.بعد دوم انتخاب شخصیت هایی بی اعتقاد به حجاب برای نقش آفرینی به عنوان چهره ای محجبه و عفیف در برنامه های تلویزیونی و سینمایی است.این موضوع باعث بهوجود آمدن نوعی تضاد و نوعی سردرگمی در ذهن مخاطبان شده است که یک شخص را در دو چهره کاملا متفاوت در جامعه میبیند.اول چهره ای محجوب و عفیف در یک برنامه و دوم چهره ای بد حجاب و زننده در زندگی شخصی و در صحنه اجتماع.از آنجا که بازیگران تلویزیونی و سینمایی معمولا به عنوان چهرههایی مشهور به الگویی برای طیفی از افراد جامعه تبدیل می شوند این دوگانگی چهره آنها یک معضل جدی برای فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه است.به طوری که این تلقی را بهوجود می آورد که حجاب صرفا برای برنامه های تلویزیونی و سینمایی و به طور کلی برای داستانها است و جایگاهی در واقعیت اجتماعی ندارد.این موضوع باید از سوی مسئولین جدی گرفته شود.
به هر حال در جهان امروز وسایل ارتباط جمعی مانند:روزنامه، رادیو، تلویزیون ،سینما و اینترنت، با انتقال اطلاعات و شکلدهی افکار عمومی در توسعه و تغییر فرهنگ و تمدن بشر امروزی نقش مهم و اثرگذاری را ایفا میکنند؛ به طوری که کمتر حادثه و جریان مهم اجتماعی را میتوان یافت که رسانهها در پیدایش و شکلگیری آن هیچ نقشی ایفا نکرده یا حداقل در گسترش یا کنترل آن سهمی نداشته باشند.
در این بین سینما و تلویزیون به عنوان دو منبع اطلاع رسانی نه تنها در ایران، بلکه در تمام دنیا از جایگاه ویژهای برخوردار اند چنانچه از دیرباز به وسیله این رسانه های عمومی بسیاری از مباحث فرهنگی- اجتماعی به جامعه تزریق شده است.لذا به صراحت میتوان گفت نقش رسانهها بویژه تلویزیون درجریانسازی فرهنگی جوامع، غیرقابل انکار است، زیرا این رسانه فراگیر با در اختیارداشتن ظرفیتهای مناسب و بهرهگیری از امکانات بصری میتواند در میان اقشارمختلف تأثیر بسزایی داشته باشد. امام خمینی(ره)درباره نقش وجایگاه تلویزیون میفرمایند: «اهمیت رادیو ـ تلویزیون بیشتر از همه است. این دستگاهها دستگاههای تربیتی است؛ باید تمام اقشارملت با این دستگاهها تربیت بشوند؛ یک دانشگاه عمومی است. دانشگاهها دانشگاههای موضعی است. این یک دانشگاه عمومی است یعنی دانشگاهی است که درتمام سطح کشورگسترده است. باید ازآن، عمل دانشگاه را، به آن اندازهای که میشود، استفاده کرد. باید این دستگاه دستگاهی باشد که بعد ازچند سال تمام قشر ملت را روشن کند، تمام را مبارز بار بیاورد، تمام را متفکر بار بیاورد. تمام اینها را مستقل بار بیاورد. آزادمنش بار بیاورد. ازغربزدگی بیرون کند؛ استقلال به مردم بدهد، این از همه چیزهایی که در این دستگاهها هست مهمتر است.» (بیانات امام راحل در 29/12/57)
متاسفانه علی رغم همه هشدار ها مدت هاست حجاب به عنوان یک مقوله فرهنگی در سینما و تلویزیون آماج حملات سختی قرار گرفته به طوری که چادر یا همان حجاب برتر زن مسلمان ایرانی به ملعبه دست بازیگران فیلم های تلویزیونی و سینمایی تبدیل شده است.از پوشش زنان بی سواد و بدبخت سریالها گرفته تا بازیچه و دستاویزی برای عشوهها و کرشمههای مجریها باعث شده تا از آن نمادی حقیر بسازند به طوری که چادر زن مسلمان ایرانی این روزها در موطن خود هم غریب است.هر چند که چادر در میان مردم همچنان نماد وقار، حیا و عفت زن مسلمان ایرانی است اما برخی غفلتهای مسئولان، زمینه ساز بعضی بی حرمتیها به این حجاب برتر شده است.
همه کارشناسان بر این امر تأکید دارند که برای اصلاح حجاب باید وضعیت حجاب بازیگران را اصلاح کنیم چرا که آنها نقش الگویی دارند.یکی از مسائلی که آسیب جدی به حجاب وارد کرده، این است که بازیگرانی که با ظاهر بسیار پسندیده و پوشش عفیفانه در سریالهای تلویزیونی و فیلم های سینمایی ظاهر شدهاند، در زندگی شخصی خود چیزی متفاوتتر از نقش خود بودهاند و نشان میدهند که هیچ پایبندی به حجاب کامل ندارند که این مسئله دوگانگی را به بیننده خصوصاً جوانان انتقال میدهد؛ این مسئله اباحیگری را نیز در میان جوانان افزایش خواهد داد.
مریم معینالاسلام مدیر دفتر پژوهشهای فرهنگی بانوان مؤسسه امام خمینی(ره) در این باره می گوید:« بازیگران در جامعه ما نقش الگویی دارند و بیشتر جوانان از آنها الگوپذیری میکنند و این امر اجتنابناپذیر است، از این رو نمیتوانیم ادعا کنیم کار فرهنگی و جدی برای اصلاح وضعیت حجاب و پوشش در جامعه انجام میدهیم؛ این در حالی است که پوشش و حجاب برخی بازیگران مخالف با آن چیزی است که در پی اصلاح آن هستیم و با وجود این تعارض نمیتوانیم موفق به اصلاح پوشش شویم.به عنوان مثال یکی از سریالهای تلویزیونی دختری را نشان میداد که نقشی با ظاهری بسیار عفیف ایفا میکرد اما این بازیگر در بیرون از نقش و در شخصیت اصلی خود طور دیگری بود که این مسئله آسیبزاست».وی در ادامه می افزاید:«متأسفانه عرصه خصوصی آنها با عرصه عمومی مطابقت ندارد و صدا و سیما میلیاردها تومان هزینه میکند که رفتار و لباس عفیفانهای را رواج دهد اما آن بازیگر در مسائل خصوصی خود رفتارهایی را نشان میدهد که نه تنها هیچ تأثیر مثبتی ندارد بلکه تمام هزینههای بیتالمال را به هدر میدهد.البته خود جوانان نیز به دوگانگی شخصیت بازیگران واقف هستند و بعضی از آنها دچار تعارض میشوند که کدام یک از شخصیتهای آنها را باید انتخاب کنند».
بازیگران باید بپذیرند که در جامعه نقش الگویی دارند و بیشتر جوانان از آنها الگوپذیری
میکنند و این امر اجتناب ناپذیر است، از این رو بی توجهی آنها به مسائل ارزشی و هنجارشکنی های فرهنگی و اجتماعی، نقطه مقابل برنامه های فرهنگی با رویکرد حجاب و عفاف در جامعه است.به طور قطع با وجود این تعارض ، هرگز نمی توان از برنامههای تبلیغی و معرفتی، امید تاثیرگذاری بر ذهن جوانان و نهادینه کردن ارزش های معنوی و ایرانی-اسلامی را در جامعه داشت.
بازیگران به عنوان الگویی برای نوجوانان و جوانان در جامعه مطرح هستند.اکثر دختران جوان و نوجوان از نوع پوشش و ظاهر بازیگری که از وضعیت مناسبی نیز برخوردار نیست، الگوبرداری میکنند. متأسفانه صدا و سیما این افراد را در جامعه به شهرت می رساند.هنرپیشهها با تضاد در شخصیت واقعی و نقشی که در فیلم ایفا میکنند، منجر به زندگی توأم با نفاق برای خانوادهها میشوند.در این شرایط دختران بیشک دچار تردید میشوند، از یک سو در یک سریال دختری محجبه و با رفتارهایی عفیفانه میبینند اما وقتی آنها را در محیط اجتماع با ظاهری نه چندان مناسب و رفتارهای غیرقابل قبول مشاهده میکنند، دچار نوعی تعارض و دوگانگی در انتخاب الگو میشوند.
با این وضع به طورحتم سینما و تلویزیون تأثیر منفی خود را میگذارند اما نه در راستای فرهنگ غالب و اکثریت جامعه و نه برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب، بلکه با وجود مانکنهای نقاشی شده و پوششهایی که اینبازیگران درخارج از نقشهایخود بخصوص جشنهای سازمانی دارند به دختران و پسران نوجوان و جوان ما الگو میدهند.
عبدالله متقیزاده، کارشناس پژوهش رسانه ملی درباره الگوسازی تلویزیون در این باره می گوید:«الگوسازی حجاب وعفاف در صدا و سیما متأسفانه به نوعی است که برای مخاطب تناقض ایجاد کرده و به جای آموزنده بودن بیشتر باعث سردرگمی آنها شده است. رسانهها باید در راه ترویج و ارتقای ارزشها و هنجارها در جامعه بخصوص در مسئله حجاب و عفاف، خود را سهیم بدانند زیرا وقتی بازیگری در فیلمی حجابی مناسب دارد ولی خارج از قاب تلویزیون و درجشنها و برنامهها حدود حجاب را رعایت نمیکند یعنی دو شخصیتی، که درنتیجه ذهنیت مخاطب نسبت به او و برنامههای تلویزیون منفی میشود بنابراین باید قواعد و قوانین حجاب و عفاف در تمام برنامهها و خارج از آن رعایت شود و با آموزش درست تحقق یابد».
بنابراین صدا و سیما ، یکی از مراکزی است که در زمینه حجاب ، تبلیغ و ترغیب دختران و زنان به استفاده از آن نقش حیاتی دارد و تا کنون در ایفای نقش یاد شده ، قصور و کوتاهی فراوانی داشته است . کوتاهی تلویزیون در انجام وظیفه خود ، سبب بی اثر شدن کلیه فعالیت های دیگر « امر به معروف » خواهد گردید و زحمات سایر گروه ها را بر باد خواهد داد
کلمات کلیدی: