کسی که دانشش بر هوایش چیره شود، آن دانش سودمند است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
یاس خمیده
 
گل


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مطهره دهقانی 89/12/25:: 4:11 عصر     |     () نظر
 
غروب خورشید


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مطهره دهقانی 89/12/25:: 4:9 عصر     |     () نظر
 
عجب صبری خدا دارد !

عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم /همان یک لحظه اول /که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان/جهان را با همه زیبایی و زشتی /بروی یکدگر ویرانه میکردم . 

عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم/که در همسایه صدها گرسته ، چند بزمی گرم عیش و نوش میدیدم /نخستین نعره مستانه را اموش آن دم /بر لب پیمانه میکردم  

عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم /که میدیدم یکی عریان و لرزان، دیگری پوشیده از صد جامه رنگین /زمین و آسمان را /واژگون ، مستانه میکردم  

عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم /نه طاعت میپذیرفتم/نه گوش از بهر استغفار این بیدادگر ها نیز کرده/پاره پاره در کف زاهد نمایان/سبحه صد دانه میکردم  

عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم /برای خاطر تنها یکی مجنون  صحرا گرد بی سامان /هزاران لیلی نازآفرین را کو بکو /آواره و دیوانه میکردم  

عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم /بگرد شمع سوزان دل عشاق سر گردان /سراپای وجود بی وفا معشوق را /پروانه میکردم  

عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم /بعرش کبریایی ، با همه صبر خدایی /تا که میدیدم عزیز نابجایی ، ناز بر یک ناروا گردیده خواری میفروشد /گردش این چرخ راوارونه بی صبرانه می کردم  

عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم /که میدیدم مشوش عارف و عامی زبرق فتنه این علم عالم سوز مردم کُش /بجز اندیشه عشق و وفا، معدوم هر فکری/در این دنیای پر افسانه میکردم  

عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم /همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و ، تاب تماشای تمام زشت کاریهای این مخلوق را دارد /وگرنه من به جای او چو بودم یک نفس کی عادلانه سازشی

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مطهره دهقانی 89/12/25:: 4:3 عصر     |     () نظر
 
برای فرار از گناه و این که زیاد متوجه گناه نشویم ، چه باید کنیم

برای فرار از گناه و این که زیاد متوجه گناه نشویم ، چه باید کنیم ؟

انسان موجود دو بعدی است کهیک بعد آن جسمانیت و بعد دیگرش روحانیّت او است وچون بعدجسمانی اش وابستگی مستقیم با عالم ماده و اتصال با آن دارد، از این رو از تأثیر متقابل بهره می برد و چون این تأثیربلاواسطه و مستقیم است باور این که در ورای پرهیز از آن ملکوتی بی پایان قرار دارد. برای بسیاری از افراد مشکل و یا ممتنع می نماید.
بشر وابسته و علاقه مند به دنیا از شعور درک معنا حظّ و بهره ای نمی برد؛ زیرا از باورش فاصله گرفته است . البته اگر دنیا محل عبرت نبود و همهء افراد بشر زندگی مانا و جاودانی در آن داشتند و صلح و آرامش همه جا را فرامی گرفت . در این صورت می توانستیم حرج و مرج طلب بود. و هر طور که مطابق میلمان بود رفتار کنیم ، اما حکایت بر خلاف چنین پنداری است و انسان شتابان به سوی مرگ و آغاز زندگی ابدی می رود. بنای جوابیه بر نصیحت نیست ، چون نصیحت بسیار است و تذکّر فراوان ، اما آن چه مهم است اندیشیدن به این که چرا به دنیا آدم و برای چه می روم و به کجا می روم ، پس هر انسانی در پروندهء هستی خود آغاز و انجامی دارد. که در اختیارش نیست ، ولی آغازش با نادانی و انجامش با پشیمانی همراه است .
انسان به حکم عقل و وجدان میفهمد که لذت های دنیا از هر نوعی که باشد حتی حلالش زودگذر و حاصلش بی فایده است و انسان دنیا را برای کسب لذّتش می خواهد، آن ها که از عوام جامعه فاصله می گیرند نه این که مردم گریزباشند، بلکه آن ها از لذت های زودگذری که نفس تشنه بدان می اندیشد و در آداب و رسوم اهل دنیا جایگاه خاصی دارد، می گریزند تا حضورشان از تأثیر و تأثر روابط متقابل رنگ بر ندارد. قرآن می فرماید:.(1)
دنیا در پندار گناه کاران بازی و سرگرمی و تجمل پرستی و... است .
پیامبر گرامی اسلام 6می فرمایند:بزرگ ترین گناهان دنیا دوستی است .
امام علی 7می فرمایند:ای مردم !از دوستی با دنیا بپرهیزید؛ زیرا دنیا دوستی سرچشمهء هر خطا و لغزش ودروازهء هر گفتاری و افسار هر فتنه و فراخوانندهء هر مصیبتی است >.(2)
پس دنیا مهبط و فرودگاه بدی ها و گناهان است و دلیل این که انسان به دنیا می آید و باید در آن زندگی کند،امتحان است تا در میان خوبی و بدی یکی را در حال اختیار انتخاب کند.
منشأ اصلی گناه ، جهالت است ، جهالت عامل و سبب برای انجام معصیت می شود. افراد جاهل فقط خودشان رامی بینند پس برای خود اهدافی را در نظر گرفته و برای رسیدن به آن از هر تلاش مشروع و نامشروعی دریغ نمی کنند.و گناه از این جا آغاز می شود.
و هر چقدر توجه به دنیا بیشتر شود شانس ارتکاب به گناه بیشتر خواهد شد؛ زیرا توجه درجهء نهایی التفات ووابستگی بشر است .
در مسیر توجه به دنیا معنویت قربانی می شود. انسانی که به جهان مادّی توجه می کند، روح و حیات معنوی اش تعلق مادی پیدا خواهد کرد. غرور، غفلت ، حرص و طمع محصول تعلّق مادی است ؛ زیرا جذبه های مادی مستقیماً باحواس ظاهری بشر مرتبط می شوند و این دو در تعاملی به ظاهر پر سود به آن چه که تقاضامی کنند پاسخ مثبت می دهند و چون خداوند دنیای مادی را وسیلهء امتحان بشر قرار دده و فانی بودن آن را مهم ترین شاخصهء عبرت انگیزبیان کرده و به انسان عقل و هوش و اختیار داده و به او گفته که از دنیا فقط به اندازهء ضرورت و معاش بهره بگیر و به اوبفهماند، که اگر تعلق خاطر پیدا کردی از جهان ماورای مادیت غافل می شوی و اصلاً آن را به خاطر نمی آوری !.
پیامبر گرامی اسلام 6فرمود:دوستی دنیا اصل و بنیان هر نافرمانی و سرآغاز همهء گناهان است .(3)
راه فرار از گناه به این است که از دنیا به اندازهء نیاز و ضرورت استفاده کنیم . یاد مرگ و این که این دنیا خانه ءامن وامان نیست ، از توجه ما به گناه می کاهد.
اما عواملی که موجب می شود، انسان متوجه گناه نشود و یا از آن فرار کند عبارت است از:
1 عقل ؛ حضرت علی 7می فرماید:فکرک یهدیک الی الرشاد؛(4) افکار عاقلانه ات تو را به راه صواب و هدایت واقعی راهنمایی می کند.
2 شناخت زیان ها و مفاسد گناه ؛ جهل منشأ بسیاری از لغزش ها است . علم به آثار و تبعات گناه انسان را ازارتکاب به آن باز می دارد.
3 تربیت صحیح ؛ تربیت صحیح در محیط خانواده و نیز ادامهء آن تحت نظر مربیان اخلاق در جامعه انسان را باعفت و حیا درست می کند، چنین فردی به راحتی بر غریزه های خودش مسلط میشود.
امام علی 7 می فرماید:کسی که به ادب آموزی وادار شود کار خلاف از او کم تر دیده میشود.(5)
4 نماز؛ نماز آدمی را از کارهای زشت و گناه باز می دارد.(6)
5 محاسبه و مراقبه ؛ کسی که خواهان رشد و تکامل معنوی است ، باید مراقب اعمال خود باشد و هر روزخودش را محاسبه کند تا نقایص و کاستی های خود را جبران و نقاط قوتش را تقویت کند.
6 دوری گزیدن از صحنهء گناه ؛ پیشگیری از گناه آسان ترین راه مبارزه با گناه است . جوانی که می خواهد گناه نکند باید خود را از صحنه های گناه دور نگه دارد. مثلاً از دیدن عکس و فیلم مبتذل و اختلاط با نامحرم و شرکت درمجلس گناه بپرهیزد.
(پـاورقی 1.حدید (57 آیهء 20(پـاورقی 2له .آثار الصادقین ، ج ، ص 129و 130 (پـاورقی 3 آثار الصادقین ، ج 6 ص 133(پـاورقی 4.غررالحکم ، ج 4  415(پـاورقی 5.همان ، ج 5 ص 263(پـاورقی 6.عنکبوت (29 آیهء 45


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مطهره دهقانی 89/12/4:: 5:40 عصر     |     () نظر
 
مناجات با خدا

هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا

آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا

در دل آهنگ حجاز است زهی یاری بخت

گریک آهنگ در این پردة شود راست مرا

سرم از دایرة صبر برون خواهد شد

شاید اربگسلم این بند که در پاست مرا

از خیال حجر اسود و بوسیدن او

آب زم زم همه در عین هویداست مرا

دل من روشن از آنست که در روزن فکر

ریگ آن بایده در دیدة بیناست مرا

بر سر آتش سوزنده نشینم هردم

از هوای دل آشفته که برخاست مرا

دلم از حلقة آن خاندان مبادا محروم

کز جهان نیست جز این مرتبه درخواست مرا

از هوی و هوس خویش جدا باش ای دل

خاک آن خانه و آن خانه خداباش ای دل


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مطهره دهقانی 89/12/2:: 9:26 عصر     |     () نظر
   1   2      >